۱ نفر پسندیدن
۵ نفر خواندن
۶ دقیقه زمان مطالعه

فرزندم اجازه نمیده بغلش کنم، چیکار کنم؟/22ماهه

    • چرا فرزندم نمیتونه لمس‌شدن رو تحمل کنه؟
    • چیکار کنیم که فرزندمون اجازه بده اون رو در آغوش بگیریم؟

    احتمالاً شما هم با این چالش مواجه شدید که:

    فرزندم بیشتر وقتا ازم عصبانیه و وقتی می‌خوام باهاش تماس فیزیکی داشته باشم، مقاومت می‌کنه. اگر بخوام از نظر فیزیکی بهش نزدیک بشم، منو می‌زنه، گاز می‌گیره، لگد می‌زنه یا نیشگون می‌گیره. حس می‌کنم حضور من تو خیلی از موقعیت‌ها باعث می‌شه یه‌جورایی خشم توش بیدار شه. اگر با هم تو رختخواب دراز بکشیم و اون بخواد به من نزدیک بشه، معمولاً منو لگد می‌زنه یا می‌زنه. این وضعیت چند ماهه ادامه داره. اگر به خودش آسیب بزنه یا به‌خاطر یه چیزی که ربطی به من نداره ازم عصبانی بشه، میاد و بهم ضربه می‌زنه. واقعاً نمی‌تونم آرومش کنم...

    لمس، بخش اساسی پیوند برای انسان‌هاست!

    • از هر ۲۰ تا بچه، یه بچه با چالش‌های یکپارچگی حسی روبه‌رو هستش. بعضی از کودکان فقط با لمس مشکل دارن، بعضی‌های دیگه هم با نور، صدا یا غذا اذیت میشن. درواقع، سیستم عصبی و مغزشون اون‌طور که باید درست کار نمی‌کنه و براشون سخته که همه اطلاعات حسی رو با هم هماهنگ کنن.
    • اگر این نشونه‌ها خیلی خفیف باشن، مثلاً از برچسب‌های لباسشون بترسن، معمولاً خودشون یاد می‌گیرن که باهاش کنار بیان و کم‌کم حساسیتشون کمتر میشه. اما بعضی از بچه‌ها با این موضوع بیشتر درگیر می‌شن و برای هماهنگ‌کردن بهتر مغز و سیگنال‌های عصبی‌شون، نیاز به کمک یه درمانگر دارن.
    • بااین‌حال، یه نکته مهم رو هم نباید فراموش کنیم: ممکنه اصلاً موضوع حسی، مشکل اصلی نباشه و اصل قضیه، به دلبستگی مربوط باشه. پایه‌های دلبستگی ایمن تو سال اول زندگی شکل می‌گیره و از طریق تعامل‌های ساده و ناخودآگاهی که توی زندگی روزمره بین مادر و کودک اتفاق می‌افته، ساخته می‌شه. مامان‌هایی که تجربه غم یا فقدان حل‌نشده‌ای داشتن، طبیعتاً توی این تعاملات با بقیه فرق دارن.
    • این به این معنا نیست که شما مقصرین، یا اینکه نمی‌تونین اوضاع رو بهتر کنین. اختلال‌های دلبستگی کاملاً قابل بهبودن. اتفاقاً شما خوش‌شانسین و این یه فرصت طلاییه برای اینکه دوباره با بچه‌تون تو سال دوم زندگیش یه ارتباط قوی بسازین.

    چه‌کارهایی می‌تونیم بکنیم؟

    ۱. فرزندتون رو از نظر مشکلات یکپارچگی حسی بررسی کنین.

    با یه درمانگر کودک که تو این زمینه تجربه داره مشورت کنین. لمس یه بخش خیلی اساسی از پیوند بین آدماست. اگر مشکل "حساسیت به لمس" زود شناسایی بشه، کاملاً قابل درمان هستش.

    ۲. خودتون رو تنها نگذارین.

    • ما کاملاً درکتون می‌کنیم اینکه فرزندتون شما رو پس بزنه، واقعاً سخته و می‌تونه دل آدمو بشکنه. حتماً کسی رو داشته باشین که بتونین باهاش حرف بزنین؛ کسی که فقط گوش بده و احساساتتون رو بدون قضاوت یا نصیحت بپذیره. مطمئن باشین که به اون شخص اعتماد دارین، تا بتونین به راحتی گریه کنین و احساساتتون رو ابراز کنین. اگر این احساسات رو در خودتون نگه دارین، احتمال اینکه بدون اینکه خودتون بخواهین احساستون رو سر فرزندتون خالی کنین، زیاد میشه.

    ۳. پیوندتون با فرزندتون رو تقویت کنین.

    • اگر فرزند دیگه‌ای هم دارین، سعی کنین یه مدت بگذارینش پیش همسرتون و خودتون با این یکی فرزندتون تنها باشین. مثلاً بهش بگین: "خواهر/ برادرت خوابیده، حالا من یه ربع فقط مال توام. دوست داری تو این یه ربع با هم چی کار کنیم؟"
    • تمام توجه‌تون رو بدین بهش، غرقش کنین تو عشق، و بگذارین خودش انتخاب کنه که چی کار کنین. اگر وسط بازی یا تعامل احساسات منفی‌ش بالا اومد، فقط گوش بدین و آروم باشین. اون تو اون لحظه به کمک شما نیاز داره.
    • اگر تو زمانای دیگه بتونه بغل رو تحمل کنه، که خیلی عالیه. ولی اگر نه، می‌تونین روش‌های دیگه‌ای از تماس بدنی رو امتحان کنین. مثلاً وقتایی که خسته‌ست، مثل نوزاد بغلش کنین و آروم تکونش بدین. یا با بازی‌های ساده مثل بازی «بوق» که با فشار دادن دماغ و گفتن «بوق!» انجام می‌شه، یه تماس ملایم و بامزه ایجاد کنین. بعد بهش اجازه بدین دماغ شما رو فشار بده و «بوق» رو برگردونه.
    • راه‌هایی برای ابراز خشم او پیدا کنین و این احساس رو به یک تجربه‌ی پیونددهنده تبدیل کنین. پیشنهاد دایار ضربه‌زدن به کیسه بوکس هستش.
    • اگر فرزندتون هنوز نمی‌تونه لمس‌شدن رو تحمل کنه، شیوه‌های دیگه‌ای برای برقراری ارتباط پیدا کنین. می‌تونین کتابی از عکس‌های اون تهیه کنین (برخی از اون‌ها شامل لحظات مادرشدن شما هم باشه) و درباره‌شون با هم زمزمه کنین. همچنین می‌تونین از ارتباط چشمی همراه با خوندن آهنگ یا بازی پرتاب توپ به جلو و عقب به‌عنوان راهی برای ایجاد ارتباط استفاده کنین.

    4.به فرزندتون کمک کنین تا احساساتش رو ابراز کنه.

    • زمانی که کودکتون شروع به نشون‌دادن عصبانیت نسبت به شما کرد، اون رو به خودتون نگیرین. در عوض، اون رو نشونه‌ای در نظر بگیرین از این‌که احساسات بزرگی در درونش داره و به کمک شما نیازمند هستش. اون به‌شدت خواهان التیام این احساسات ناراحت‌کننده‌ست. حضور شما این امکان رو براش فراهم می‌کنه تا احساسات پیچیده‌ای رو که باعث تحریک‌پذیری و طردشدگی‌اش شدن، رها کنه.
    • یاری‌رسانی شما از طریق پذیرش این احساسات و اجازه‌دادن به اون برای ابراز عصبانیت و پرخاشگری، به‌طور طبیعی اعتماد کودک به شما و پیوند عاطفی‌اش با شما رو تقویت خواهد کرد.
    • شما قصد این رو ندارین که با اجبار فرزندتون به تماس فیزیکی، اون رو بیشتر آزار بدین. صرفاً پیشنهاد بدین که ارتباط برقرار کنه تا از طریق تجربه‌ی این لحظات، احساس امنیت کنه. اجازه بدین احساسات ناراحت‌کننده‌اش رو رها کنه. در کنارش بمونین و با صدایی آروم باهاش صحبت کنین. تنها بگین: "من اینجا هستم عزیزم. می‌دونم که احساسات بزرگی در درونت هست. تا زمانی که اونا رو رها کنی، همین‌جا کنار تو خواهم بود." اگر ازتون خواست که برین، چند قدم عقب‌تر برین و بگین: "باشه عزیزم، کمی دورتر می‌شم. اما اگر به من نیاز داشتی، من همین‌جا هستم."
    • هدف اصلی شما اینه که حضور داشته باشین و به کودک اجازه بدین احساساتش رو بروز بده. در پسِ اون خشم، ترس، فشار و درد پنهان شده. اگر کودک این فرصت رو پیدا کنه که احساساتش رو با اطمینان خاطر نزد شما تخلیه کنه، از خشم و احساسات ترسناک عبور می‌کنه و اونا رو رها می‌کنه. بعد با آرامش، دوباره با شما ارتباط برقرار می‌کنه و در آغوشتون آروم می‌گیره. نه‌تنها رفتارش بهتر می‌شه، بلکه حس نزدیکی بیشتری با شما پیدا می‌کنه؛ چون شما بهش کمک کردین از میان این احساسات عبور کنه.

    ۵. هرگز از تنبیه استفاده نکنین.

    این کار باعث فرسایش رابطه‌ی شما با کودکتون میشه. در عوض، از روش‌هایی مثل حواس‌پرتی، همدلی و راهنمایی ملایم استفاده کنین.

    تاکنون نظری ثبت نشده، اولین نفر باشید :)

    نظرات

    برای ثبت نظر وارد سایت شوید.