احتمالاً شما هم با این چالش مواجه شدید که:
کودکمان وقتی ناامید میشود یا نمیتواند چیزی را که میخواهد داشته باشد شروع میکند به کوبیدن سرش به میز و زمین و صندلی. اگر به او نه بگوییم او با سر به ما ضربه میزند و سرش را خیلی محکم روی هر چیزی که کنارش باشد میکوبد ما سعی میکنیم به قشقرقهایی این چنینی پاسخ ندهیم، ولی احتمالا نگرانیم به خودش آسیب بزند…
چرا به خودش آسیب میزنه؟
- او هنوز خیلی کوچک است و ظرفیت کلامی کافی برای ابراز خودش را ندارد. او اگر دلش چیزی بخواهد دیگر برایش فرقی نمیکند که دلیل شما چیست تنها میخواهد که به آن برسد. سالها طول میکشد که فرزندتان مدیریت احساساتش را یاد بگیرد؛ او در این سن غوطهور در احساساتش است و نمیتواند به خودش کمک کند. او با ناامیدی، کتکزدن و قشقرق بهپاکردن منفجر میشود. همهٔ ما میدانیم این چه حسی دارد در واقع، اکثر ما حتی در بزرگسالی تجربهٔ منفجر شدن و فریاد کشیدن را داشتهایم!
- این فکر که والدین باید قشقرقها را نادیده بگیرند یک افسانه است. شما قطعاً نمیخواهید قشرقهای او را نادیده بگیرید و در عین حال قرار نیست در برابر خواستههای او تسلیم شوید مثلاً فرزندتان دلش شکلاتی میخواسته و بابتش قشقرق به پا کرده است ، شما به هیچ وجه شکلا را به او نمیدهید چون اینکار به او یاد میدهد که روش رسیدن به خواستههایش قشقرق بهپاکردن است. این رویکرد نادرست است؛ این فقط باعث میشود که کودک بیشتر قشقرق به پا کند. اگر دربارهاش فکر کنید، منطقی است. او برای این قشقرق به پا میکند که احساسات زیادی دارد و راه دیگری برای ابرازشان ندارد. اگر شما نادیدهاش بگیرید، او دوبرابر ناامید میشود؛ چون نهتنها ناامید است، بلکه الان ارتباطش با شما را هم ازدستداده. اگر او حس می کرد شما احساساتش را متوجه میشوید شاید نیاز نداشت آنقدر گرافیکی احساساتش را به نمایش بگذارد.
- گاهی اوقات فرزندتان احتیاج دارد اضطرابهایش را تخلیه کند، یعنی ممکن است دچار فروپاشی روانی شود. نوپایان گاهی صرفاً احتیاج دارند گریه کنند. این راه طبیعت برای کمک به کودکان کوچکتری که هنوز لب پیشانیشان شکل نگرفته است که بتوانند بهوسیلهٔ آن از شر تمام ناراحتیهایشان خلاص شوند. (بعدها، او میتواند که احساساتش را در قالب کلمه بیان کند و به اتفاقات معنا دهد تا دیگر احتیاج به قشقرق نباشد، اما مغزش هنوز قادر به انجام این کار نیست.)
چگونه یک حاضر دلسوز باشیم؟
اگر میتوانید نزدیکش بمانید و به او اطمینان خاطر بدهید، و سپس او را آرام کنید، این کار خیلی زیاد کمکش میکند. چیزی که آن زمان به آن احتیاج دارد توجه و محبت شماست که به التیام درد درونی او کمک میکند. این باعث نمیشود بیشتر قشقرق به پا کند، البته تا زمانی که وقتی در حال قشقرق به پا کردن نیست میزان زیادی توجه از جانب شما دریافت کند. اگر یک کوچولو مجبور باشد برای جلبتوجه به قشقرق بهپاکردن متوسل شود، پس واضح است که دارد یک علامت کمک میفرستد برای اینکه بهاندازهٔ کافی توجه دریافت نمیکند!
شگفتزده میشوید وقتی ببینید بعد از اینکه بهعنوان یک حاضرِ دلسوز در کنارش بمانید تا گریههایش تمام شود چقدر رفتارش بهتر میشود.
حالا بگذارید دربارهٔ به اتاق فرستادنش صحبت کنیم. تحقیقات نشان داده که تنبیهات اینچنینی رفتار کودکان را بدتر میکند. این کار باعث میشود کودک دربارهٔ خودش حس بدتری پیدا کند و رابطهٔ بین شما را که تنها منشا اثرگذاریتان روی کودکتان است را از بین میبرد.
اینها احتمالاً باعث بدتر شدن رفتار آزاردهنده میشوند. لطفاً از این نوع تنبیه استفاده نکنید، و در عوض وقتی کودکتان ناراحت است بهجای تنها گذاشتنش در کنارش بنشینید.
وقتی به خودش آسیب میزند چهکار کنیم؟
۱.با همدلی شروع کنید.
اگر کودکتان حس کند درک میشود، کمتر احتمال دارد کتک بزند یا سرش را جایی بکوبد. «تو خیلی عصبانی هستی، تو دوست داشتی فلان چیز را داشته باشی.»
۲.اگر سعی کرد شما را بزند، از دسترس خارج شوید.
اگر دنبالتان کرد که کتکتان بزند، ممکن است نیاز باشد که آرام دستانش را نگه دارید و بهآرامی به او بگویید؛ «تو خیلی عصبانی هستی. کتک نزن. اگر کتک بزنی درد میگیرد. بگو عصبانیام.»
۳.امنیت بسازید.
در لایههای زیرین عصبانیت کودک شما احساسات شکنندهتری وجود دارد،مثل اشک و ترس. در واقع، عصبانیت همان پاسخِ مبارزه یا فرار اوست. او دارد در برابر آن احساسات از خودش محافظت می کند. پس اگر شما بتوانید به او کمک کنید احساساتش را به شما نشان دهد، او دیگر نیازی به عصبانیت نخواهد داشت. این به این معناست که او ممکن است گریه کند یا خودش را تکان دهد، ولی دیگر کتک نمیزند یا سرش را نمیکوبد. چطور میتوانید به او کمک کنید گریه کند؟ امنیت بسازید. دل خودتان را نرم کنید و با درد او همدلی کنید. به او بگویید که درکش میکنید. اگر به شما اجازه داد، بغلش کنید. اگر نداد، فقط کنارش بمانید و بگویید «تو امنی، من اینجام.» گه گاه او را با نظرات آرامش بخش دادن در عشق خود محفوظ نگه دارید تا بداند وقتی دارد قشقرقش را به پا میکند شما کنارش هستید: «تو امنیت داری. من اینجام. اشکالی نداره، همه یکوقتهایی احتیاج دارند گریه کنند. تو داری سخت تلاش میکنی. هر وقت آماده بودی من بغلت میکنم.»
۴.سخنرانی نکنید.
وقتی دارد احساسات بزرگش را به شما نشان میدهد برایش سخنرانی نکنید یا سعی نکنید با او منطقی صحبت کنید. فقط به او اجازه دهید گریه کند و تقلا کند، این باعث میشود تمام تنشهایش تخلیه شود، بخصوص وقتی با حضور با محبت شما احساس امنیت بیشتری دارد.
۵.یکقدم به عقب برگردید.
اگر فریاد کشید «برو کنار!» یکقدم به عقب بردارید و بگویید «من دارم عقب میکشم، ولی اگر به هم احتیاج داشتی درست همینجام. من تو رو با این همه ناراحتیهات تنها نمیذارم.»
۶.او را در آغوش بکشید و اجازه دهید،گریه کند.
وظیفهٔ شما این است که بگذارید هر چقدر احتیاج دارد گریه کند و یک بهشت امن و دلسوزانه به او ارائه کنید. سعی نکنید وقتی دارد گریه میکند صحبت کنید. فقط تمام دلسوزی خود را جمع کنید و او را در آغوش بگیرید. بعد از آن از اینکه او چقدر شادتر، همراهتر و مهربانتر است شگفتزده خواهید شد.
چگونه خودتان آرام بمانید؟
اگر کودکتان احساسات را تلنبار کرده، تنها راه امن برای ابرازشان در کنار فردی است که او در کنارش امنیت دارد. برای همین است که او کتک میزند. وقتی به او اجازه ندهید که کتکتان بزند؛ ولی همزمان محبتآمیز کنارش باشید، عصبانیت ناپدید میشود و درد، ناراحتی و ترس رها میشود که همان چیزی است که او به آن احتیاج دارد. این در ابتدا برای اکثر والدین چالشبرانگیز است. خیلی سخت است که برای درد یک نفر دیگر یک حاضرِ دلسوز باشی، بهخصوص فرزندان خودمان. چگونه خودتان آرام بمانید؟ از همان لحن محبتآمیز و دلسوزانه برای یادآوری این موضوع به خودتان که هرکسی گاهی احتیاج به گریهکردن دارد و شما دارید یک نعمت ارزشمند به فرزندتان هدیه میدهید، استفاده کنید: پذیرش عاشقانهٔ تمام طیف احساساتش و فرصت درمان تمام آن احساسات چندشی که او دارد تخلیه میکند.
وقتی کارش تمام شد، دلش میخواهد به شما نزدیک باشد و از عشق شما اطمینان داشته باشد. اما برگردیم به خانهٔ اولی که ازش شروع کردیم با دادن این فضای امن برای ابراز خودش به او، متوجه میشوید که عصبانیت او به شدتی کم میشود که دیگر احتیاج ندارد به شما یا خودش آسیب برساند و متوجه میشوید که رابطهٔ شما با او عمیقتر میشود. درواقع، این فرزندپروری دقیق خیلی بیشتر از اینکه نعمتی باشد برای کودکتان، برای خودتان است، برای اینکه او خیلی با شما همراهتر میشود، نه فقط حین «دو سال ابتدایی وحشتناک» بلکه در طول کل دوران کودکیاش و فراموش نکنید او قبل از اینکه چشم بر هم بزنید از این مرحله گذر میکند و وارد مرحلهٔ بعد میشود.