- چرا رفتار بچهها غیرقابلپیشبینی است؟
- در هنگام ملاقات با دیگران و خشمگین بودن کودک باید چیکار کنیم؟
- چهکارهایی باید با این خشم ناگهانی بکنیم؟
احتمالاً شما هم با این چالش مواجه شدید که:
فرزندتون به طور تصادفی و غیرقابلپیشبینی خشمگین میشه. او هرگز عصبانی به نظر نمیرسد و من فکر نمیکنم که او اصلاً رفتار بدی داشته باشد. اما به ناگهان در جمعها بیش از حد خشن میشود. من آن را استرسزا میدانم، بهویژه به این دلیل که بسیار غیرقابلپیشبینی به نظر میرسد.
او غیرقابلپیشبینی است!
زمانی که فرزندان ما دیگران رو آزار میدهند همیشه ناراحت کننده است و منطقی است که شما از رفتار خشن غیرقابلپیشبینی کودکتان بسیار تحتفشار باشید. معمولاً بچهها وقتی احساس خوبی ندارند اینگونه خشمگین میشن؛ بنابراین اگر ما بتوانیم بفهمیم که فرزندمون چه زمانی در درون احساس خوبی ندارد، میتوانیم پیشبینی کنیم که چرا خشمگین میشه. البته ممکنه که او در تمام مدتی که با دیگران ارتباط داره خشمگین باشه، اما احتمال زیاد اینطور نیست، وگرنه شما اون رو غیرقابلپیشبینی تجربه نمیکنید.
ازآنجاییکه خشم فرزندتون رو غیرقابلپیشبینی میدانید، پیشنهاد میکنم بهجای اینکه به اصلاح رفتار فرزندتون امیدوار باشید، فعلا اون رو خشن فرض کنید.
شما باید سعی کنید که وقتی فرزندتون در تعامل با آدمهای دیگه هستش، کنار او باشید تا از تعاملهای خشنش جلوگیری کنید. اگر بتوانید آرام کنار فرزندتون بمونید و با دقت به رفتارهاش توجه کنید بهاحتمال زیاد میتونید نشانههایی که نشاندهنده وقوع خشم رو مشاهده کنید. این معمولاً زمانی است که او در موقعیتهای اجتماعی بیش از حد تحریک میشود، اما ممکن است زمانی باشد که از چیزی ناامید شده است. هنگامی که نشانهای از پرخاشگری یا بیحوصلگی را میبینید، میخواهید با بازیگوشی مداخله کنید،تا او را از موقعیت دور کنید و به او کمک کنید تا ناراحتی خود را مستقیماً نشان دهد، نه علیه شخص دیگری. درحالیکه کودک شما پرخاشگرانه رفتار میکند، این در واقع خشونت نیست. این واقعیت که کودک شما هرگز عصبانی به نظر نمیرسد احتمالاً نگرانکنندهترین چیز در مورد آنچه شما توصیف میکنید است، زیرا این طبیعی است که انسانهای کوچک وقتی میترسند یا ناامید هستند عصبانی شوند؛ بنابراین اگر او عصبانی به نظر نمیرسد، باید به خودتان نگاه کنید ممکن است شما این پیام را به او داده باشید که " هیچ وقت نباید عصبانی بشه ." بنابراین ما به شما پیشنهاد میکنیم که کمی زمان بگذارید و به احساسات خود در مورد خشم و تاریخچه اون فکر کنید. هدف ما از این پیشنهاد این است که ب نقطهای برسید که خشم فرزندتان را طبیعی ببینید و نشونهای باشد که او به کمک شما نیاز دارد.
وقتی با دیگران ملاقات دارید!
یکی از بهترین مداخلات این است که: وقتی او درحال ارتباط برقرار کردن با دیگران است ، نزدیک او باشید. اگر کوچکترین نشانهای از خشم را دیدید، او را تشویق به بازیگوشی کنید و به او فرصت دهید تا با بازیکردن و خندیدن با شما، خشم و اضطرابش را تخلیه کند. به عنوان مثال اگر حس کردید که فرزندتون میخواد که کیسه شن رو پرتاب کنه به او بگویید: "ببخشید، آیا شما قصد دارید آن شن را پرتاب کنید؟ ما شن نمیاندازیم، ما توپ میاندازیم!" آن را به یک بازی کشتی خشن و سرگرمکننده تبدیل کنید که باعث میشود او قهقهه بزند. هنگامی که او اضطراب خود را رها کرد، او به احتمال زیاد بعد از این بازی میتونه راحتتر ارتباط برقرار کنه.
اگر او در برابر تلاش شما برای خندیدن مقاومت کنه و در عوض با اشک واکنش نشان بده، چی؟
. فرزندتون را درحالیکه گریه میکند در آغوش بگیرید. او باید این احساسات را از بین ببرد. ما تا زمانی که بتوانیم بازی میکنیم، زمانی که باید گریه میکنیم.
اگر او در برابر تلاش شما برای خندیدن مقاومت کنه؛ اما با پرخاشگری نسبت به شما واکنش نشان بده چی ؟
در صورت امکان، بازی رو ادامه بدید تا او را به قهقهه بیندازید. "یک دقیقه صبر کن، آیا میخواهی به سمت من شن پرتاب کنی؟ ما در مورد آن خواهیم دید! " یک مسابقه کشتی داشته باشید. و اگر هنوز در این مورد نمیخندد؛ اما اصرار دارد که پرخاشگر باشد - یا بعد از اینکه پنج دقیقه با او قهقهه زدید، به تلاش برای پرتابکردن شنها و پرخاشگری ادامه میدهد - وقت آن رسیده است که دنده را عوض کنید تا به گریه او کمک کنید.
تو چشماش نگاه کنید و بگویید: "عزیزم، پرتاب شن دیگه کافیه. شن برای بازی کردنه اما وقتی پرتش میکنی به بدن هرکسی که بخورهف دردش میگیره."
او احتمالاً مانند زمانی که چیزی را از او میگیرید، اشک خواهد ریخت. او را درحالیکه گریه میکند در آغوش بگیرید.
با این خشم ناگهانی چیکار کنیم؟
1. به احساس فرزندتون کمک کنید.
پیش از هرکاری به فرزندتون فضا بدهید. همهی ما در وضعیت اضطراری وارد فضای جنگ، فرار یا یخ زدن میشویم. ممکن است زمانی که کودک شما از نظر عاطفی ناراحت است دچار انجماد شود و در جواب به سؤالات شما بگویید میخواهم پرواز کنم، به این معنی که او میخواهد فرار کند، اما نمیتواند.
بعد از درک حالت انجماد فرزندمون ما باید سعی کنیم ارتباط نزدیکی با او برقرار کنیم تا او همه احساساتش را به ما نشان میدهد. شما میتوانید باتوجه کردن به احساسات فرزندمون از پرخاشگری او جلوگیری کنیم و با نزدیک موندن کنار او احساس امنیت رو بهش برگردونیم و اگر که به نظر میرسد حال او اینطور بهتر نمیشه به او اطمینان بدیم که میتونه در آغوش ما بخنده یا گریه کنه تا ترسش از بین بره.
بیشتر، هدف شما از این صحبتها با فرزندتون این است که با قهقهه یا گریه به او کمک کنید احساسات خود را آشکار کند. اما شما همچنین میتوانید با صحبت در مورد احساسات و نامگذاری آنها به او کمک کنید: "خداحافظی غمانگیز است" "بدن شما بسیار هیجانزده به نظر میرسد" ." من نمیدانم که آیا به ما نشان میدهید که بهاندازه کافی غذا خوردهاید و برای رفتن آمادهاید؟ ما فقط میتوانیم بگوییم "خداحافظ؛ از آشنایی با شما خوشحالم! " و برو، ما نیازی به پرتاب شن به سمت آنها نداریم ... "حتماً تأکید کنید که او در امان است: "من اینجا با شما هستم ... شما میتوانید از عهده این کار بر بیای ... با من نفس عمیق بکش."
۲. به فرزندتون داشتن یک فضای شخصی همیشگی را پیشنهاد بدید.
به فرزندتون بیاموزید که دستهایش را باز کند و بهصورت دایرهای بچرخد، این فضای شخصی اوست. سپس بازیهایی را انجام دهید که در آن شما از او میخواهید وارد فضای شخصی یکدیگر شوید. وقتی با او هستید و غریبهای وجود دارد، به او یادآوری کنید که ما هرگز در فضای شخصی کسی دخالت نمیکنیم. شما همچنین میتوانید با حیوانات عروسکی بازی کنید تا او را در مورد مرزهای شخصی بخندانید.
به نظر میرسد که کودک شما ممکن است به بزرگی که در حال قدمزدن است فشار بیاورد یا هل دهد؛ زیرا دقیقاً به فضای شخصی او نفوذ میکند؛ بنابراین، توانایی زبانی او برای این کار ممکن است به او قدرتی بدهد که بهجای پرخاشگری، اعتراض خود را بیان کند.
بسیاری از بچههای کوچک که مشکل همدلی دارند، از نوزادان بیزارند. ممکن است که نوزادان احساس آسیبپذیری خود کودک را برانگیزند و باعث ناراحتی او شوند؛ بنابراین، اگر در اطراف فرزندتان نوزادی است، باید نزدیک بمانید، و اگر به نظر میرسد آماده فشاردادن یا ضربهزدن است، با بازیگوشی به سمت او بروید تا بخندد.
به هر شکلی که میتوانید بع او بگویید که مجاز است عصبانی باشد و از کلمات برای ابراز خشم خود استفاده کند به این شکل دیگر نیازی به بروز احساسش با پرخاشگری نخواهد داشت.
3. از او انتظار خودکنترلی نداشته باشید.
برای یک کودک تقریباً سهساله طبیعی است که توانایی خودکنترلی زیادی نداشته باشد.به یاد داشته باشید که دختر شما فقط سه سال دارد. به او فرصتی برای رشد هوش هیجانی بدهید و این رشد زمانی اتفاق میافتد که شما احساسات او را تربیت میکنید که اولین گام آن پذیرش طیف کامل احساسات او است.